دروس محاسباتی و ریاضی محور را چطور یاد بگیریم؟
دروسی مثل فیزیکال فارماسی، بیوفارماسی و فارماکوکینتیک، آنالیز دستگاهی، شیمی های مختلف، دروس مرتبط با آمار و ریاضیات و سرفصل هایی شبیه این رو دوستان سوال میکنن و حتی بعضا با لحن گلایه مانند که :
شما که آنکی و جعبه لایتنر (جی5) رو به عنوان روشی برای حفظ کردن و انتقال مطالب و مفاهیم به حافظه بلندمدت معرفی کردی، این روش فقط برای دروس حفظیاتی مثل فارما، گنوزی، سم، گایدلاین ها، درمان، تراپی، شیمی دارویی و علوم پایه حفظیاتی جواب میده. یه راهکار بگو که برای دروس محاسباتی هم جواب بده، مثلا برا فیزیکال، بیوفارماسی، تجزیه، آلی، آنالیز و اینا.
پاسخ بسیار ساده و درعین حال بسیار کاربردی است.
اصول همیشه یکسان هست، مغز تفاوتی نمیکند که قرار هست چه مطلبی را وارد حافظه بلندمدت کند، از قوانین یکسانی پیروی میکند.
بنابراین در مورد دروس محاسباتی-مسئله محور و ریاضیاتی مانند، مثل درسهایی که صحبت کردیم، راه حل و چاره یادگیری پربازده این است که ابتدا مفهوم رو در اون مبحثتون خوب و عمیق یاد بگیرید.
مثلا مبحث pH رو یا واکنش های دیلز-آلدر رو مطالعه میکنین. روابط و مکانیسم هایی معرفی میشه توسط اسلاید یا جزوه یا کتاب، بعدش دو سه تا مثال معمولا آورده میشود و وارد مبحث دیگر میشویم و همینطور ادامه می یابد.
و معمولا مجموعه تمرینات، سوالات سالهای قبل، کتاب تمرین، تمرینات آخر فصل، problem book و حتی student’s manual یا پاسخ های تشریحی نوشته شده توسط مولفین همان کتب رفرنس هم وجود دارد.
بنابراین اتفاقا در دروس محاسباتی ریاضی مانند، کار راحت تر هم هست. عملا حفظیات خاصی لازم نیست و صرفا الگوی حل سوالات و تمرینات مختلف رو باید بلد باشید که سوال رو از کجا شروع کنید به حل کردن و چطور به جواب برسونید.
مثلا در مورد مبحث pH، تمرینات زیادی باید حل کنید تا در این مبحث به مهارت برسید، یا فرض کنید مبحث کینتیک شیمیایی رو در فیزیکال خوندین و هرکجا که لازم هست تعدادی موارد رو حفظ میکنین (مثلا روابط اولیه) ولی سعی کنین بقیه روابط رو از فرمول مادر نتیجه بگیرین. اینطوری حفظیاتتون بسیار کمتر میشه و خیلی بازده یادگیری بالا میرود.
تا روز امتحان یا تا روزی که دوست دارید این مطالب یادتون بمونه، باید تمرین حل کردن، حل کردن سوالات مختلف و تکرار روابط اولیه-مادر رو باید ادامه بدین.
بنابراین، در دروس محاسباتی، حفظیات (اگر حفظیاتی هم باشه) محدود میشه به مراحل اولیه یادگیری، که شما تازه فرمول مادر و روابط اولیه رو دارین یاد میگیرین، واحد پارامتر های مختلف رو دارین مطالعه میکنین و معنی-مفهوم پارامتر هارو یاد میگیرین.
وقتی که تمرینات متعدد حل میکنین (که تاکید میکنم نه با نیت حفظ کردن جواب سوال یا حفظ کردن صورت سوال، که اگر اینطوری باشه کار یادگیری تون تمام هست) بلکه با نیت یادگیری مفهوم و نکات کلیدی اون فصل، شما دیگر رابطه براتون نیاز نیست حفظش کنید.
چراکه آنقدر در حل کردن مسائل مختلف ازش استفاده کردین، که دیگر خود به خود ملکه ذهنتون شده.
یا مثلا آنقدر مسئله های مختلف درمورد واکنش های الکل ها و گرینیارد و آلکن ها حل کردین، که دیگه نیازی ندارین مکانیسم اولیه رو حفظ کنید. خود به خود با دیدن مسئله، شرایط واکنش، واکنش دهنده ها و فراورده ها و مکانیسم احتمالی میاد تو ذهنتون.
همین اتفاق در فیزیکال و بیوفارماسی هم هست، انقدر مسائل مختلف در ایزوتونیسیته و بافر و کینتیک شیمیایی حل میکنید، که دیگه دستتون راه میفته و رابطه رو حفظ کردن براتون مشکلی نیست. روند کار به راحتی در ذهنتون هست و با تمرین بیشتر حرفه ای تر میشین و محاسبات سریعتری انجام میدین.
در بحث آنالیز هم همینجور، وقتی شما تعداد زیادی طیف حل میکنین، الگو های چند شاخه شدن رو بارها و بارها تفسیر میکنین و همسایگی ها رو تشخیص میدین، و همچنین الگو های فراگمانتاسیون رو تشخیص میدین و مسیر های شکست رو بارها و بارها ترسیم میکنید، شما اطلاعات رو به حافظه بلندمدت تون دارید وارد میکنید. طبق همون اصولی که برای فارماکولوژی و درمان گفتم، که یادآوری فعالانه با حل سوالات و تمریناتی بود که خودمون می نوشتیم یا از سوالات استفاده میکردیم و در طول زمان طبق منحنی فراموشی تکرار میکردیم و اون سوالات رو مرور میکردیم، اینجا هم همین هست. ابتدا با یادگیری مفهوم سرفصل و مطالعه مختصر از اصول اولیه، میریم سراغ حل تمرینات مختلف تا فصل مورد نظرمون رو از جوانب مختلف بررسی کنیم و یاد بگیریم. و با تکرار حل کردن این تمرینات تا روزی که بخوایم این مطلب در ذهنمون بمونه، مطلب رو در حافظه بلندمدتمون ماندگار میکنیم.
اینم راهکار پیشنهادی من برای حل مشکل به خاطر سپردن دروس محاسباتی-ریاضی مانند.
باز اگه در هر بخش سوالی داشتین، و مدل اعمال این اصول براتون سوال بود بهم بگین.





دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!