شیمی تجزیه و شیمی عمومی پایه هست برای دانشجویانی که میخوان فعالیت صنعتی و ازمایشگاهی داشته باشند.

همه درسهايي که ميخونيم به درد نميخورن!

احتمالا شما هم با مطالعه بعضي از درسها به اين نتيجه ميرسيد که فلان درس به چه دردم ميخوره؟ من وقت براش نميزارم، چون واقعا به کار من يکي نمياد.

واقعا هم اين حرف درسته، حقيقتا بعضي از درسها به درد ما نميخورن، اما يه سري از درسها هم هستن که بين ما دانشجويان داروسازي يه مقدار نچسب هستن و مورد کم لطفي مون قرار ميگيرن.

بصورت کلي اگر بخوايم صحبت کنيم، اين که درسي به درد دانشجو خواهد خورد يا نه به اهداف و چشم اندازي که دانشجو برا خودش ترسيم کرده بستگي داره.

يه تعدادي از دروس علوم پايه واقعا بايد همگي آشنايي کافي باهاشون داشته باشيم اما مثلا براي فردي که هدفش رفتن به بالين و خدمت رساني به عنوان داروساز بيمارستاني يا باليني هست، مسلم هست که اين فرد علاقه چندان وافري نسبت به مطالعه و کسب تجربه عملي در  دروس آزمايشگاهي، صنعتي نخواهد داشت. من از دوستان خودم افرادي هستند که علاقمند به داروخانه و خدمت رساني در بالين هستن و دروس شيمي دارويي، فارماکوگنوزي و شيمي تجزيه و آلي براشون خيلي خسته کننده اس و واقعا اذيتشون ميکنه.

به هر حال اگر علاقه نباشه، واقعا کار خاصي نميشه انجام داد، بنابراين اين دسته از افراد که خودشون به نوعي سعي ميکنند اين دروس رو با روشهاي خودشون پاس کنند و به همين خاطر در اين دروس به دنبال روشهاي مطالعه و يادگيري پربازده نيستن.

اما اگر فردي علاقمند به مسائل صنعتي و آزمايشگاهي باشد (مثل من) و همچنين به خدمت رساني داروخانه اي و ارتباط مستقيم با بيماران، روند کار به مراتب ساده تر و لذت بخش تر ميشه. يعني همه درسها رو من احساس ميکنم کاربرد دارند و از مطالعه شون لذت ميبرم واقعا و هيچ موقع به خودم نميگم که چرا دارم اين درس رو ميخونم، ديدگاه مون نسبت به مسائل خيلي کمک کننده اس.

مثلا در آزمايشگاه براي بخشي از کار پايان نامه ام نياز بود که اسيد هيدروکلريک يک دهم نرمال تهيه کنم.

اين مدل مطالب رو در درسهايي مثل شيمي عمومي و شيمي تجزيه که در ترم اول و دوم ارائه ميشه مطالعه کرده بوديم. در حاليکه کاربرد عملي اش براي من که پايان نامه ام کلا مربوط هست به فارماکوگنوزي و فارماسيوتيکس، ميتونين حدس بزنين که اصول اين دروس چقدر حياتيه برام، و در آزمايشگاه اين اسيد رو بايد خودم تهيه ميکردم.

يعني ظرف اصلي که اسيد کلريدريک 37 درصد جرمی-حجمی هست، بايستي از اون اسيد کلريدريک يک دهم نرمال تهيه ميکردم. با توجه به درکي که از اين دو درس در ترم هاي ابتدايي کسب کردم، ميخوام براتون شرح بدم که چطور اين کار رو انجام دادم و کاربردي بودن دروس رو ،در مسير علايق و اهدافمون، متوجه بشيم.

با توجه به فرمول Molarity= 10*a*d/M که a درصد جرمی، d دانسیته و M جرم مولی هست، مولاریته اسید غلیظ رو که قرار هست ازش تهیه کنم، بدست آوردم.

a که معلوم هست و برابر 37 خواهد بود، دقت کنید 37 میزاریم در فرمول نه 37 درصد.

d دانسیته هست که برابر 1.19 گرم بر لیتر می باشد، روی ظرف های بزرگ حاوی اسید یا هر حلالی، کمی از مشخصاتشو مینویسته، مثلا روی این اسید کلریدریک 37 درصد fuming نوشته بود، 1L = 1.19 g این یعنی چگالی اش برابر 1.19 گرم بر لیتر هست و جرم مولی رو هم روی ظرف مینویسه که برابر 36.458 گرم هست (یعنی هر مول اش اینقدر گرم جرم داره). با گذاشتن این مقادیر در فرمول، مولاریته برابر 12.067 میشه (به این میزان مول بر لیتر).

Molarity = 10*37*1.19/36.458 = 12.076 mol/L

حالا از فرمول M1V1 = M2V2 قرار هست استفاده کنیم، که به ما کمک میکنه محاسبه کنیم چه حجمی از اسید غلیظ رو باید برداریم.

من میخواستم اسید کلریدریک یک دهم نرمال تهیه کنم و بالون ژوژه ای که در ازمایشگاه داشتم برابر 100 میلی لیتر بود. بنابراین هدف من مشخصه، 100 میلی لیتر اسید 0.1 نرمال. (با توجه به این که اسید هیدروکلریک اسید یک ظرفیتی هست، نرمالیته و مولاریته اش خوشبختانه با هم برابر هستن و نیازی به محاسبه اکی والان نیست، که اینم بگم بلد نیستم چندان این مدلی اش رو)

حالا در فرمول جایگذازی میکنیم: (یه طرف فرمول برای اسید غلیظ هست و یه طرف فرمول برای اسید رقیق)

12.067 X V1 = 0.1 X 100 mL ——–> V1 = 0.828 mL or 828 micro Liters

با یه مختصر تقریب میتونیم در نظر بگیریم 830 میکرون

بعد تازه اینجا کار شروع میشه، با پوشیدن دستکش لاتکس، زدن عینک، روپوش پزشکی، ماسک و زیرهود کار کردن،

(بهشون میگیم GLP)

از اونجایی که اسید داخل ظرف بزرگی هست زیر هود، مقدار خیلی کمی از اسید رو به کمک پی پت داخل بشر کوچک و تمیزی ریختم و از این بشر کوچولو مقدار 830 میکرولیتر را برداشتم

من این مقدار 830 میکرون رو باید با سمپلر های 500، 100 و 10 میکرولیتری که در ازمایشگاه داشتیم، بردارم

لذا با سر سمپلر های مخصوص خودش، یه بار با 500 میکرون برداشتم، سه بار با 100 میکرون و سه بار هم با 10 میکرون

و به بالون ژوژه 100 میلی لیتری انتقال میدادم، و بعدش به آرامی آب مقطر رو روی اسید اضافه میکردم، و درحالی این اضافه کردن رو انجام میدادم که ته بالون رو زیر جریان آب گرفته بودم و طوری گرفته بودم بالون رو که اگر واکنش گرمادهی ایجاد شد، بخارات و احیانا پاشش به سمت صورت من نباشه .

و به این ترتیب آب مقطر رو تا رسیدن به خط نشانه اضافه اش کردم و یه بهم زدن ساده، اسید 0.1 نرمال تهیه شد.

این یک بخش کوچکی از کارای پایان نامه ام هست، که انجامش میدادم، هرچند این جا نوشتاری خیلی سخته، شاید بصورت ویدیویی هم توضیحش بدم ولی مطمئنا اگر در عمل میتونستم براتون نشون بدم مراحل کار رو خیلی بهتر میشد اما هدفم از نوشتن این پست این هست که بهتون بگم متناسب با اهداف و علایقی که دارید، ببینید چقدر درسهای قبلی و علوم پایه و تخصصی ها میتونن بهتون کمک کنن.

در مورد این مثالی که زدم خودتون می بینید که چقدر اطلاعات مختلف به کمکم اومدن تا من یک بخشی کوچکی از کارهای پایان نامه رو جلو ببرم.

لطفا هر سوالی، نظری، پیشنهادی، درخواست پست یا ویدیو خاصی داشتین در بخش نظرات برام بنویسین که در محتواهای بعدی (پست، ویدیو و …) با هم این موارد جدید رو داشته باشیم.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *